داستان جدید

آخرین مطالب
اعلانات

تبلیغات

پیامک تبلیغاتی وبمستران هوشمند
داستان

داستان دزدیدن جوانمردی

اسب سواری ، مرد چلاقی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.

مرد سوار دلش به حال او سوخت از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد.

و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.

داستان

داستان دعوای پدر و پسر

اوایل تابستون بود و پیمان هم با نمرات نچندان جالبی ترم دوم دانشگاه رو تموم کرده بود.
آدم تنهایی بود.


بیشتر وقتشو با کامپیوتر و تنهاییاش تو اتاق میگذروند


انزوا و دور از جمع بودنش باعث شده بود که تقریبا هیچ دوست صمیمی نداشته باشه

آگهی

آگهی پیرزنی که پولش را گم کرده بود


ﻣﻦ 50 هزار تومان ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﮐﺴﻰ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﺩﺭﺱ ﻓﻼن ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ.

داستان

داستان راه حل ساده برای مشکلات بزرگ!

گاهی مشکلاتی برای ما پیش می آید و به دنبال راه حل های پیچیده می گردیم تا مشکل را حل کنیم اما کافیست کمی ساده تر فکر کنیم, شاید راه حل خیلی ساده باشد.

داستان

داستان آموزنده بوی کینه

 معلّم یک کودکستان به بچه هاى کلاس گفت که میخواهد با آنها بازى کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکى بردارند و درون آن، به تعداد آدمهایى که از آنها بدشان میآید، سیب زمینى بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

 
کد آپدیت آنتی ویروس ESET