طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب (13)
یه جوری هوا سرد شده
که بخاری خونمون هم به حرف در اومده
.
.
میگه داداش : ناموسأ سرده یه پتو بکش روم یخ زدم
یه جوری هوا سرد شده
که بخاری خونمون هم به حرف در اومده
.
.
میگه داداش : ناموسأ سرده یه پتو بکش روم یخ زدم
بابام تلویزیون نگاه میکرد گفتم بابا یخورده پول بده ندارم برگشت یه نگاهی کرد بعد دوباره روشوکرد سمت تلویزیون
فقط میخواست دوتا تیک بخوره seen بشه
امروز تو سوپری صد تومن از بقیه پولم مونده بود،طرف پول خرد نداشت،یدونه رنگارنگ باز کرد،یه گاز ازش خورد بقیش رو داد به من!!!!!!!
.
.
.
اصن عجیب غریب شدن ملت...
بچگیا روزی که فهمیدم مادرم بعد از بردن من به مدرسه، برمیگشت خونه میخوابید
.
.
.
همون روز تصمیم گرفتم در آینده خانم خونه دار بشم...
دیشب با پورشه از جردن رد میشدم... یه دفه یه بچه پرید جلو ماشینم همچین زدم رو ترمز!!!
.
.
.
پتو از وسط پاره شد